Code Center

عاشق دل شکسته


 ببینمتـــــ...

 گونه هایت خیس اســـتـــــ . . .

        باز با این رفیق نابابـــــتـــــــــ . . نامش چه بود؟

     هان! باران. . .

              باز با "باران " قدم زدی ؟

     هزار بار گفتم باران رفیق خوبی نیست برای تنهایی ها . . .

     همدم خوبی نیست برای درد ها . . .

             فقط دلتنگی هایت را خیس و خیس و خیس تر میكنــــــد

 

 

ده قدم که برداری

از زمان خارج می شوی،

ده قدم که برداری

از امپراطوری ماه و خورشید بیرون میشوی،

ده قدم

تنها ده قدم ک برداری

نه همهمه ی صدایی

و نه تعجبی

ده قدم که برداری

دیگر گذشته ای نمی ماند

ده قدم که برداری.....

یا صد قدم

یا هزار قدم.....

فرقی نمیکند

هنوز در قلب منی

و هر کجا که بروی

هرگز از قلب من بیرون نخواهی رفت.....

 

 

یک درخت میتواند شروع یک جنگل باشد؛

یک لبخند میتواند آغازگر یک دوستی باشد؛

یک دست میتواند یاریگر یک انسان باشد؛

یک واژه میتواند بیانگر هدف باشد؛

 یک شمع میتواند پایان تاریکی باشد؛

یک خنده میتواند فاتح دلتنگی باشد؛

یک امید میتواند رافع روحتان باشد؛

یک نوازش میتواند راوی مهرتان باشد؛

یک زندگی میتواند خالق تفاوت باشد؛

امروز آن “یک” باشید…

 

 

 

نوشته شده توسط amirali شنبه 26 بهمن 1392برچسب:, (20:49) |

 

نوشته شده توسط amirali شنبه 26 بهمن 1392برچسب:, (20:45) |

کپی برداری آزاده به شرط اینکه نظر بدین... 

نوشته شده توسط amirali پنج شنبه 10 بهمن 1392برچسب:, (17:3) |

خیابانهای تنهایی،…
دلی ولگرد میخواهد،
و آوازم بدون تو سکوتی سرد میخواهد،
برایت مرده بودم…
تا برایم تب کند قلبت
ولی حتی نپرسیدی،
دلت همدرد میخواهد؟

راه که میروی ، عقب می مانم نه برای اینکه نخواهم با تو همقدم باشم

میخواهم پا جای پایت بگذارم و مواظبت باشم

میخواهم ردپایت را هیچ خیابانی در آغوش نکشد …

تو فقط برای منی …

گریه نمیکنم...

فقط یه چیزی رفته توی چشمم...

فکر میکنم خاطره است...

کــاش مَن دیگــَری بودم…

مــی نشستمــ روبِـروی خـودَم

ســر تــا پـــا گــوش مـی شدَم…

تــا ببینَم حـَرفـــ حسابَم

” چیست “؟؟؟

 

می گویند:
خوش به حالت!
از وقتی که رفته حتی خم به ابرو نیاوردی…!
نمی دانند بعضی دردها
کمر خم می کنند، نه ابرو…

نمـی دانـَم…

آلزایـمر بودی یا عـشق؟!

از روزی کـه مُبتلایَت شُدم

خـودم را

 

از یـاد بردم…

من دلم گرفته  است

هر چه می روم نمی رسم

رد پای دوست…

کوچه باغ عشق…

سایبان زندگی کجاست ؟؟؟؟

مــــــــــــــــات  شدم
از رفتنت !
هیچ میز ِ شطرنجی هم درمیان نبود
این وسط فقط یک دل بود
که دیگر نیست!

مـ ـیـزنـمـ بــہ פֿــیـابـ ـان
و پـ ــایمـ را بــہ پـ ـیـشــانے اش مـیـ ـڪوبـ ـمـ …!
مـ ــن لـ ـج ایـ‌ ـن פֿــیـابـ ـانے را ڪـہ از هـ ـیـچ طـ ـرف بــہ
تـ♥ــو
نـمـ ـیرســـב … בر مے آورمـ ـ

نوشته شده توسط amirali پنج شنبه 10 بهمن 1392برچسب:, (16:49) |

خیابانهای تنهایی،…
دلی ولگرد میخواهد،
و آوازم بدون تو سکوتی سرد میخواهد،
برایت مرده بودم…
تا برایم تب کند قلبت
ولی حتی نپرسیدی،
دلت همدرد میخواهد؟

راه که میروی ، عقب می مانم نه برای اینکه نخواهم با تو همقدم باشم

میخواهم پا جای پایت بگذارم و مواظبت باشم

میخواهم ردپایت را هیچ خیابانی در آغوش نکشد …

تو فقط برای منی …

گریه نمیکنم...

فقط یه چیزی رفته توی چشمم...

فکر میکنم خاطره است...

کــاش مَن دیگــَری بودم…

مــی نشستمــ روبِـروی خـودَم

ســر تــا پـــا گــوش مـی شدَم…

تــا ببینَم حـَرفـــ حسابَم

” چیست “؟؟؟

 

می گویند:
خوش به حالت!
از وقتی که رفته حتی خم به ابرو نیاوردی…!
نمی دانند بعضی دردها
کمر خم می کنند، نه ابرو…

نمـی دانـَم…

آلزایـمر بودی یا عـشق؟!

از روزی کـه مُبتلایَت شُدم

خـودم را

 

از یـاد بردم…

من دلم گرفته  است

هر چه می روم نمی رسم

رد پای دوست…

کوچه باغ عشق…

سایبان زندگی کجاست ؟؟؟؟

مــــــــــــــــات  شدم
از رفتنت !
هیچ میز ِ شطرنجی هم درمیان نبود
این وسط فقط یک دل بود
که دیگر نیست!

مـ ـیـزنـمـ بــہ פֿــیـابـ ـان
و پـ ــایمـ را بــہ پـ ـیـشــانے اش مـیـ ـڪوبـ ـمـ …!
مـ ــن لـ ـج ایـ‌ ـن פֿــیـابـ ـانے را ڪـہ از هـ ـیـچ طـ ـرف بــہ
تـ♥ــو
نـمـ ـیرســـב … בر مے آورمـ ـ

نوشته شده توسط amirali پنج شنبه 10 بهمن 1392برچسب:, (16:49) |

خیابانهای تنهایی،…
دلی ولگرد میخواهد،
و آوازم بدون تو سکوتی سرد میخواهد،
برایت مرده بودم…
تا برایم تب کند قلبت
ولی حتی نپرسیدی،
دلت همدرد میخواهد؟

راه که میروی ، عقب می مانم نه برای اینکه نخواهم با تو همقدم باشم

میخواهم پا جای پایت بگذارم و مواظبت باشم

میخواهم ردپایت را هیچ خیابانی در آغوش نکشد …

تو فقط برای منی …

گریه نمیکنم...

فقط یه چیزی رفته توی چشمم...

فکر میکنم خاطره است...

کــاش مَن دیگــَری بودم…

مــی نشستمــ روبِـروی خـودَم

ســر تــا پـــا گــوش مـی شدَم…

تــا ببینَم حـَرفـــ حسابَم

” چیست “؟؟؟

 

می گویند:
خوش به حالت!
از وقتی که رفته حتی خم به ابرو نیاوردی…!
نمی دانند بعضی دردها
کمر خم می کنند، نه ابرو…

نمـی دانـَم…

آلزایـمر بودی یا عـشق؟!

از روزی کـه مُبتلایَت شُدم

خـودم را

 

از یـاد بردم…

من دلم گرفته  است

هر چه می روم نمی رسم

رد پای دوست…

کوچه باغ عشق…

سایبان زندگی کجاست ؟؟؟؟

مــــــــــــــــات  شدم
از رفتنت !
هیچ میز ِ شطرنجی هم درمیان نبود
این وسط فقط یک دل بود
که دیگر نیست!

مـ ـیـزنـمـ بــہ פֿــیـابـ ـان
و پـ ــایمـ را بــہ پـ ـیـشــانے اش مـیـ ـڪوبـ ـمـ …!
مـ ــن لـ ـج ایـ‌ ـن פֿــیـابـ ـانے را ڪـہ از هـ ـیـچ طـ ـرف بــہ
تـ♥ــو
نـمـ ـیرســـב … בر مے آورمـ ـ

نوشته شده توسط amirali پنج شنبه 10 بهمن 1392برچسب:, (16:49) |

خیابانهای تنهایی،…
دلی ولگرد میخواهد،
و آوازم بدون تو سکوتی سرد میخواهد،
برایت مرده بودم…
تا برایم تب کند قلبت
ولی حتی نپرسیدی،
دلت همدرد میخواهد؟

راه که میروی ، عقب می مانم نه برای اینکه نخواهم با تو همقدم باشم

میخواهم پا جای پایت بگذارم و مواظبت باشم

میخواهم ردپایت را هیچ خیابانی در آغوش نکشد …

تو فقط برای منی …

گریه نمیکنم...

فقط یه چیزی رفته توی چشمم...

فکر میکنم خاطره است...

کــاش مَن دیگــَری بودم…

مــی نشستمــ روبِـروی خـودَم

ســر تــا پـــا گــوش مـی شدَم…

تــا ببینَم حـَرفـــ حسابَم

” چیست “؟؟؟

 

می گویند:
خوش به حالت!
از وقتی که رفته حتی خم به ابرو نیاوردی…!
نمی دانند بعضی دردها
کمر خم می کنند، نه ابرو…

نمـی دانـَم…

آلزایـمر بودی یا عـشق؟!

از روزی کـه مُبتلایَت شُدم

خـودم را

 

از یـاد بردم…

من دلم گرفته  است

هر چه می روم نمی رسم

رد پای دوست…

کوچه باغ عشق…

سایبان زندگی کجاست ؟؟؟؟

مــــــــــــــــات  شدم
از رفتنت !
هیچ میز ِ شطرنجی هم درمیان نبود
این وسط فقط یک دل بود
که دیگر نیست!

مـ ـیـزنـمـ بــہ פֿــیـابـ ـان
و پـ ــایمـ را بــہ پـ ـیـشــانے اش مـیـ ـڪوبـ ـمـ …!
مـ ــن لـ ـج ایـ‌ ـن פֿــیـابـ ـانے را ڪـہ از هـ ـیـچ طـ ـرف بــہ
تـ♥ــو
نـمـ ـیرســـב … בر مے آورمـ ـ

نوشته شده توسط amirali پنج شنبه 10 بهمن 1392برچسب:, (16:49) |
گریه

نوشته شده توسط amirali پنج شنبه 10 بهمن 1392برچسب:, (16:31) |

 

با تو بوده ام ، همیشه و در همه جا
با تو نفس کشیده ام ، با چشمان تو دیده ام
مرا از تو گریزی نیست
چنانکه جسم را از روح و زمین را از آسمان و درخت را از آفتاب
تو دلیل من برای حیات بودی و هستی
و چنان با این دلیل زیسته ام که باور کرده ام
علت بودن من تو هستی
پاسخ من به آغاز و پایان زندگی این است
همیشه با«  تو »

لمس کن کلماتی را
که برایت می نویسم
تا بخوانی و بفهمی چقدر جایت خالیست…
تا بدانی نبودنت آزارم می دهد…
لمس کن نوشته هایی را
که لمس ناشدنیست و عریان…
که از قلبم بر قلم و کاغذ می چکد
لمس کن گونه هایم را
که خیس اشک است و پر شیار…
لمس کن لحظه هایم را…
تویی که می دانی من چگونه
عاشقت هستم٬
لمس کن این با تو نبودن ها را
لمس کن…
همیشه عاشقت میمانم
دوستت دارم ای بهترین بهانه ام

دعا می کنم که هیچگاه چشمهای زیبای تو را
در انحصار قطره های اشک نبینم
دعا می کنم که لبانت را فقط در غنچه های لبخند ببینم
دعا می کنم دستانت که وسعت آسمان و پاکی دریا و بوی بهار را دارد
همیشه از حرارت عشق گرم باشد
من برایت دعا می کنم که گل های وجود نازنینت هیچگاه پژمرده نشوند
برای شاپرک های باغچه ی خانه ات دعا می کنم
که بال هایشان هرگز محتاج مرهم نباشند
من برای خورشید آسمان زندگیت دعا می کنم که هیچگاه غروب نکن

 

نوشته شده توسط amirali پنج شنبه 10 بهمن 1392برچسب:, (15:27) |

کــــــــــــاش میشد بار دیگر سرنوشت از سرنوشت

کــــــــــاش میشد هرچه هست بر دفتر دلها نوشت

کــــــــــاش میشد از قلم هایی که بر عالم رواست

با محبت،با وفا،با مهربانی ها نوشت

کــــــــاش میشد اشتباه هرگز نبودش در جهان

داستان زندگی بی غلط حتی نوشت

   کاین همه ای کــــــــــاش ها بر دفتر دل ها نوشت

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد

 ببیــــــــــــــــن مرا چگونه جادو کردی؟

هنـــــــوز هم نمیتوانم آنگونه که بودم باشم

هنوز هم نمیتوانم روزهای بعد از نبودت را با انسان دیگری

آنگونه که برای تو ساختم برای خود بسازم

راســــــــــــتی میدانی

جزایی بالاتر از این نیست

که

به کسی که دل ببندی که قسمت تو نیست

سخــــــــــــــــــــت است          

اما

خداحـــــــــــــــافــــــــــــــــظ

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد

ﺍﻣﺸﺐ بزنیم ﺑﻪ سلامتیه
ﺍﻭﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺘﺶ ﺩﺍﺷﺘیم
ﻧﻔﻬﻤﯿﺪ ﺩﺭﮎ ﻧﮑﺮﺩ ﺷﺎﯾﺪ ﻣﺎ ﺧﻮﺏ ﻧﺒﻮﺩﯾﻢ
ﺷﺎﯾﺪ ﺍﻭﻥ ﻧﺘﻮﻧﺴﺖ ﺩﺭﮐﻤﻮﻥ ﮐﻨﻪ
ﺭﻓﺖ ﺗﻨﻬﺎﻣﻮﻥ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﺩﻟﻤﻮﻥ ﺑﺮﺍﺵ ﺗﻨﮕﻪ
ﺍﻭﻥ ﺣﺘﯽ ﺑﻬﻤﻮﻥ ﻓﮑﺮﻡ ﻧﻤﯿﮑﻨﻪ ﻋﮑﺴﺶ ﺭﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ
ﻣﯿﮕﯿﻢ ﺑﯽ ﺷﺮﺭﺭﺭﺭﻑ ﻣﻦ ﮐﻪ ﻋﺎﺷﻘﺖ ﺑﻮﺩﻡ
ﭼﺮﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺮﯼ؟؟؟
ﺟﻮﻧﻤﻢ ﺑﺮﺍﺕ ﻣﯿﺪﺍﺩﻡ
ﮐﯽ ﻣﯿﺘﻮﻧﻪ ﺑﺮﺍﺕ ﻣﺜﻞ ﻣﻦ ﺑﺎﺷﻪ
ﺍﻣﺎ ﺗﻮ ﭼﺸﻤﺘﻮ ﺑﺴﺘﯽ ﺑﻬﻢ ﺣﺘﯽ ﻓﺮﺻﺖ ﻧﺪﺍﺩﯼ
ﺑﯿﺨﯿﺎﻝ ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺍﻭﻧﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺣﺮﻑ ﺗﻮ ﮔﻠﻮﺷﻮﻥ ﺑﻐﺾ ﺷﺪ
ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺍﻭﻧﯽ ﮐﻪ ﺭﻓﺖ ﺑﯽ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻈ
ﯽ ....

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد

دلگیرم
از دنیآ و روزگآرش
از بی کسی هآ و سکوت هآ!
این منم که اینگونه خسته ام
منی که همیشه خوب بودم و خندآن
منی که خنده هآیم مثآلی بود به مثآل ضرب المثل!
نمی توآنی بفهمی و البته عجیب هم نیست برآیم!
چون “تـو”، “من” نیستی!
پس لطفا قضآوتم نکن…
تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد
بسه به خدا خسته شدم  بیا چقد باید به خودمو 

دیگران بگم رفتی ولی میایی.شایدم دوسم دیگه نداشته باشی 

ولی دوسم داری چون قدیما گفتن دل به دل راه داره و وقتی من 

یادتم حتما تو هم یاد منی.ولی دارم نا امید میشم البته همه ی 

قلب ها بی منطقن چون اگه منطق داشتن اسمشون دل نبود 

اسمشون مغز بود.ولی خلاصه به خدا میخوامت.میترسم وقتی 

برگشتی بگی دستات تغییر کرده چون اون موقع دست من تغییر 

نکرده دست تو به یکی دیگه عادت کرده.

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد

گاهی وقتها دلم میخواد بگم: من رفتم ؛ باهات قهرم ، دیگه تموم!

دیگه دوستت ندارم …..

وچقدر سروش دوس داره بشنوه: کجا بچه لوس !؟ غلط میکنی که میری …..

مگه دست خودته ؟ رفتن به این راحتی نیست !

اما …. نمیدونم چه حکمتیست که آدمی

همیشه اینجور وقتها میشنود : به جهنم … !!!

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد

غربتم این خونست اینجا که دلتنگم

این جا که با غصه بی وقفه میجنگم

رویا ازم دوره

کابوس هر خوابم

میبینی دور از تو بی تاب بیتابم

می رنجم از این حس دلگرم تو بودن

وقتی که چشمامم یادت نمی مونن

می بوسم عکست رو خندیدی اما سرد

تقدیر ما اما کاره خودش رو کرد

غربتم این خونست اینجا که دلگیرم

اینجا که هر لحظه از یاد تو میرم

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد

مردونگی تو
 
با شکستن دل دختری که دیوونۀ تو ه
 
ثابت نکن . . .
 
مردونگیت رو
 
با غرور بی اندازت به دختری که عاشقته
 
ثابت نکن . . .
 
مردونگیت رو
 
زمانی میتونی نشون بدی که احساس دختری رو که
 
با تموم تنهایش و صداقتش به توتکیه کرده
 
رو " درک " کنی . . . !!!
 
دل شكستن هنر ني
 
 هر وقت تونستي با تيكه هاي شكسته يه نفر 
 

 

براش يه دل ديكه بسازي هنر كردي
 تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد
 

 

 

 

نوشته شده توسط amirali پنج شنبه 10 بهمن 1392برچسب:, (15:4) |
عاشق

نوشته شده توسط amirali پنج شنبه 10 بهمن 1392برچسب:, (14:58) |
دلشکسته

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری دوم www.pichak.net كليك كنيد

نوشته شده توسط amirali سه شنبه 8 بهمن 1392برچسب:, (1:40) |
دلشکسته

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری دوم www.pichak.net كليك كنيد

نوشته شده توسط amirali سه شنبه 8 بهمن 1392برچسب:, (1:33) |

تا که بودیم نبودیم کسی

کشت مارا غم بی هم نفسی 

تا که خفتیم همه بیدار شدن

تا که مردیم همگی یار شدند

قدر ان شیشه بدانید چو هست

نه در ان موقع که افتادوشکست!

 

چه کسی حرف مرا می فهمد؟
چه کسی درد مرا می داند؟
در پس پرده ی اشک چشمم
چه کسی راز مرا می خواند؟
چه کسی واژه ی تنهایی را
در دل غم زده ام می بیند؟
با سر انگشت محبت چه کسی
قطره ی اشک مرا می چیند
سال ها غیر خداوند بزرگ
هیچ کس از غمم آگاه نبود
توشه ی زندگیم در همه عمر
جز غم و غصه ی جان کاه نبود
مرگ یک روز و یا یک شب سرد
چشم غمگین مرا می بندد
شاید آنجا پس از این رنج و عذاب
سردی گور به رویم خندد

 از یک عاشق شکست خورده پرسیدم:

 

 

 بزرگ ترین اشتباه؟ گفت عاشق شدن

گفتم بزرگ ترین شکست؟ گفت شکست عشق

گفتم بزرگترین درد؟ گفت از چشم معشوق افتادن

گفتم بزرگترین غصه؟ گفت یک روز چشم های معشوق رو ندیدن

گفتم بزرگترین ماتم؟ گفت در عزای معشوق نشستن

گفتم قشنگ ترین عشق؟ گفت شیرین و فرهاد

گفتم زیبا ترین لحظه؟  گفت در کنار معشوق بودن

گفتم بزرگترین رویا؟ گفت به معشوق رسیدن

پرسیدم بزرگترین ارزوت؟ اشک تو چشماش حلقه زدو با نگاهی سرد گفت: 

مرگ)

شبی غمگین شبی بارانی وسرد

 مرا در غربت فردا رها کرد

دلم در حسرت دیدار او ماند

مرا چشم انتظار کوچه ها کرد

به من می گفت تنهایی غریب است

ببین با غربتش با من چه ها کرد

تمام هستی ام بودو ندانست

که در قلبم چه آشوبی به پا کرد

و او هرگز ;شکســـــــــــــــــــــــــــــــــــتم را نفهمید

اگر چه تا ته دنیا صـــــــــــــــــــــــــــــدا کرد

سراغ از من نمیگیری گل نازم

نمیشناسی صدای کهنه سازم

نمیدونی مگه اینجا دلم تنگه

نمی بینی مگه با غصه دمسازم

سراغ از من نمیگیری مگیر اما

 

فراموشم نکن هرگز گل زیبا

نوشته شده توسط amirali سه شنبه 8 بهمن 1392برچسب:, (1:20) |

عاشقم، عاشق به رویت، گر نمیدانی بدان


سوختم در آرزویت، گر نمیدانی بدان


با همه زنجیر و بند و حیله و مکر رقیب


خواهم آمد من به کویَت، گر نمیدانی بدان


مشنو از بد گو سخن، من سُست پیمان نیستم


هستم اندر جستجویت، گر نمیدانی بدان...

 



گر پس از مردن بیائی بر سر بالین من


زنده می گردم به بویت، گر نمی دانی بدان


اینکه دل جای دگر غیر از سر کویت نرفت


بسته آن را تار مویت گر نمی دانی بدان


گر رقیب از غم بمیرد، یا حسرت کورش کند


بوسه خواهم زد به رویت، گر نمیدانی بدان


هیچ می دانی که این لاهوتی آواره کیست؟


عاشق روی نکویت گر نمی دانی بدان


عاشقم عاشق به رویت، گر نمیدانی بدان


سوختم در آرزویت، گر نمیدانی بدان

اگه مَردی ... ؟!!


مَرد بمون ... اگه نیستی ... نامَــــــــــردی نکن ... !!


اگه تنهایی ... ؟!!


تنها بمون ... اگه نیستی ... تنهاش نـــــــــــذار ... !!


اگه نجیبی ... ؟!!


نجابت کُن ... اگه نیستی ... هرزگــــــــی نکن ... !!


اگه عاشقی ... ؟!!

 


... عاشق بمون ... اگه نیستی ... حُرمتِ عشقو نَشکَن


___گفتـه بـودم اگــه یــه روز تــرکــم کـنــی میــمیــرم !!____

یه دختر و پسر که روزی همدیگر را با تمام وجود دست داشتن ، بعد از پایان

 ملاقاتشون با هم سوار یه ماشین شدند و آروم کنار هم نشستن ...

دخترمیخواست چیزی را به پسر بگه ، ولی روش نمیشد ..!


پسر هم کاغذی را آماده کرده بود که چیزی را که نمیتوانست به دختر بگوید

 در آن نوشته شده بود ...


پسر وقتی دید داره به مقصد نزدیک میشه ، کاغذ را به دختر داد ..


دختر هم از این فرصت استفاده کرد و حرفش را به پسر گفت که شاید پس

از پایان حرفش پسر از ماشین پیاده بشه و دیگه اون را نبینه ..


دختر قبل از این که نامه ی پسر را بخواند ، به اون گفت :

دیگه از اون خسته شده ، دیگه مثل گذشته عشقش را نسبت به اون از

دست داده و الان پسر پیدا شده که بهتر از اونه ..!


پسر در حالی که بغض تو گلوش بود و اشک توی چشماش جمع شده بود ،

 با ناراحتی از ماشین پیاده شد............


در همین حال ماشینی به پسر زد و پسر درجا مــُـرد ..


دختر که با تمام وجود در حال گریه بود ، یاد کاغذی افتاد که پسر بهش داده

بود!


وقتی کاغذ رو باز کرد پسر نوشته بود : " اگــه یــه روز تــرکــم کـنــی

میــمیــر

"

 

 

از این شاخه به آن شاخه پریدی ،

از این قلب رفتی و به قلبی دیگر نشستی ،

عین خیالت نیست که دلم را شکستی،

انگار نه انگار که روزی با هم عهدی را بستیم!

 

نوشته شده توسط amirali سه شنبه 8 بهمن 1392برچسب:, (1:13) |
دلشکسته

نوشته شده توسط amirali سه شنبه 8 بهمن 1392برچسب:, (1:9) |
دلشکسته

نوشته شده توسط amirali سه شنبه 8 بهمن 1392برچسب:, (1:5) |
دلشکسته

میدونم دلت گرفته من برات سنگ صبورم،چی شده تنها

 

نشستی مثل تو از همه دورم،واسه من زندگی سرده

 

نکنه تو هم غریبی،کاش میشد اشکاتو پاک کرد،بمیرم

 

تو هم بریدی،نازنین خدا بزرگه غم رو از خودت جدا

 

کن،ما که تنها نمی مونیم،آفرین اخماتو وا کن

 

     کی با اشکای تو یه اسمون ستاره ساخت

              کی بود که به نگاه تو دلش رو عاشقونه باخت

                            کی بود که با نگاه تو

                         خواب و خیال عشق و دید

                کی بود که واسه تو از همه دنیا دل برید

                          نگو کی بود کجایی بود

                          اون که برات دیوونه بود

             رو خط به خط زندگیش از عشق تو نشونه بود

                      من بودم اون که دلش رو ساده

                              به پای تو گذاشت

             اون که واسش بودن تو به غیر غم چیزی نداشت

                 من بودم اون که دل اخر عشق تو رو خوند

             اون که به جای عاشقی حسرتشو به دل نشوند

                  حسرت دوست داشتن تو همیشگی بود

با قامتی شکسته

با نگاهی مات و خسته

سرشو برده تو شونش

یه نفر تنها نشسته

توی تنهاییش یه درده

جای پای قلبی سرده

گل سرخی بوده اما

دیگه پژمرده و زرده

فارغ از دیروز و فرداش

غرقه توی دریای درداش

حسرتش یه عشق نابه

که وفا کنه به عهداش

رفتی و ندیدی که چه محشر کردم

با اشک تمام کوچه ها را تر کردم

وقتی که شکست بغض تنهایی من

وابستگی ام را به تو باور کردم

عشق من تو با حرفات قلبمو بد شکستی

 

خوب به قولو قرارامون چشماتو ساده بستی

حالا که میخوای بری اینه حرفه اخرم

 که من هنوز دوست دارم

چرا نمیشه باورت؟

 نفرینت نمیکنم این مرام عاشقاست

 ولی تا چشمام به دنیاهست چشم به راهتم

درد هرکس را طبیبی داده ای
رنج هرکس را نصیبی داده ای 
ای خدا آخر طبیب من کجاست
مردم از حسرت نصیب من کجاست
گه ندا آمد که ای شوریده حال
هرچه می خواهی در این درگه بنال
کار لیلی نیست آن کار من است
حسن خوبان عکس رخسار من است

دست تو رو شد ز پیش قلب ناشادم برو                دیگر از تو دل گسستم قبل فریادم برو

 

 

حیف آن عمری من پای دورنگی دادمت                کی توان جبران عمر رفته بر بادم برو

 

 

کاش هرگز لحظه ی دیدار تو بینا نبود                   این دو چشم خسته از اشکان مازادم برو

 

 

گفته بودند تا جوانی عاشقی می بایدت               کاش هرگز این سخنها را نمی خواندم برو

 

 

کاش با رفتن ز درد غصه ها کم می شدم             گرچه سختی دارد اما باز آزادم برو


به چه میخندی تو؟

به مفهوم غم انگیز جدایی؟

به چه چیز؟

به شکست دل من یا به پیروزی خویش؟

به نگاهم که چه مستانه تو را باور کرد؟

یا به افسونگر چشمانت که مرا سوخت و خاکستر کرد؟

به چه میخندی تو؟

به دل ساده من میخندی که دگر تابه ابد نیز به فکر خود نیست؟

خنده دار است بخند ..

 

 

نوشته شده توسط amirali دو شنبه 7 بهمن 1392برچسب:, (23:11) |

the fuss life 300x200 حرف دلتصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری دوم www.pichak.net كليك كنيدعكس تصویر تصاویر پیچك ، بهاربيست Www.bahar22.com

نوشته شده توسط amirali دو شنبه 7 بهمن 1392برچسب:, (23:4) |
/

آپلود عکسAxGiG,عکس گیگ پایگاه آپلود عکس ویژه وبلاگنویسان

نوشته شده توسط amirali دو شنبه 7 بهمن 1392برچسب:, (22:55) |